تقوا همان چيزى است كه طليعه همه نصايح و در برگيرنده كليّه فضايل و بازدارنده از تمام رذايل است. به همين دليل بسيارى از نامه ها و خطبه ها با ياد كردى از تقوا شروع مى شود .
«اتَّقِ اللهَ فِي كُلِّ صَبَاح وَمَسَاء، وَخَفْ عَلَى نَفْسِكَ الدُّنْيَا الْغَرُورَ، وَلاَ تَأْمَنْهَا عَلَى حَال، وَاعْلَمْ أَنَّكَ إِنْ لَمْ تَرْدَعْ نَفْسَكَ عَنْ كَثِير مِمَّا تُحِبُّ، مَخَافَةَ مَكْرُوه سَمَتْ بِكَ الاَْهْوَاءُ إِلَى كَثِير مِنَ الضَّرَرِ فَكُنْ لِنَفْسِكَ مَانِعاً رَادِعاً، وَلِنَزْوَتِكَ عِنْدَ الْحَفِيظَةِ وَاقِماً قَامِعاً.»
ترجمه
در هر صبح و شام تقواى الهى را پيشه كن. از دنياى فريبنده بر خويشتن خائف باش و در هيچ حال از آن ايمن مشو. بدان كه اگر خويشتن را از بسيارى از امورى كه آن را دوست مى دارى به علت ترس از ناراحتى هاى ناشى از آن باز ندارى، هوا و هوس ها تو را به سوى زيان هاى فراوانى خواهد كشاند، بنابراين در مقابل نفس سركش، مانع و رادع و به هنگام خشم و غضب بر نفس خويش مسلّط و غالب باش و ريشه هاى هوا و هوس را قطع كن.
امام(عليه السلام) در اين عبارات كوتاه و بسيار پرمعنا به «شريح بن هانى» چهار اندرز مهم مى دهد: نخست مى فرمايد: «در هر صبح و شام تقواى الهى را پيشه كن» (اتَّقِ اللهَ فِي كُلِّ صَبَاح وَمَسَاء).
تقوا همان چيزى است كه طليعه همه نصايح و در برگيرنده كليّه فضايل و بازدارنده از تمام رذايل است. به همين دليل بسيارى از نامه ها و خطبه ها با ياد كردى از تقوا شروع مى شود.
در دومين اندرز مى فرمايد: «از دنياى فريبنده بر خويشتن خائف باش و در هيچ حال از آن ايمن مشو»; (وَخَفْ عَلَى نَفْسِكَ الدُّنْيَا الْغَرُورَ، وَلاَ تَأْمَنْهَا عَلَى حَال).
اين اندرز نيز در بسيارى از نامه ها و خطبه ها آمده است، زيرا طبق آن حديث معروف، سرچشمه تمام گناهان حبّ دنياست: «حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَة»(1)و اگر انسان لحظه اى غافل بماند ممكن است زرق و برق دنيا چنان او را بفريبد كه بازگشت از آن مشكل باشد.
در سومين نصيحت مى فرمايد: «بدان كه اگر خويشتن را از بسيارى از امورى كه آن را دوست مى دارى به علت ترس از ناراحتى هاى ناشى از آن باز ندارى، هوا و هوس ها تو را به سوى زيان هاى فراوانى خواهد كشاند» (وَاعْلَمْ أَنَّكَ إِنْ لَمْ تَرْدَعْ نَفْسَكَ عَنْ كَثِير مِمَّا تُحِبُّ، مَخَافَةَ مَكْرُوه; سَمَتْ(2) بِكَ الاَْهْوَاءُ إِلَى كَثِير مِنَ الضَّرَرِ).
اشاره به اينكه بسيارى از خواسته هاى نفس، خواسته هاى زيان بار است كه انسان به هنگام اشتياق به آن، زيان ها را نمى بيند و لذا امام به او هشدار مى دهد كه در عاقبت خواسته هاى نفس هميشه انديشه كند مبادا گرفتار زيان هاى فراوان آن شود.
مال و مقام و لذات مادى و امثال آن داخل در اين بخش از خواسته هاست و اگر اين خواسته ها تحت قيادت عقل قرار نگيرد ضررهايش جبران ناپذير است.
در چهارمين توصيه براى نتيجه گيرى مى فرمايد: «بنابراين در مقابل نفس سركش، مانع و رادع و به هنگام خشم و غضب بر نفس خويش مسلّط و غالب باش و ريشه هاى هوا و هوس را قطع كن»; (فَكُنْ لِنَفْسِكَ مَانِعاً رَادِعاً، وَلِنَزْوَتِكَ(3)عِنْدَ الْحَفِيظَةِ(4) وَاقِماً(5) قَامِعاً(6).
پي نوشت ها:
1. كافى، ج 2، ص 131، ح 11. امام سجاد(عليه السلام) پيش از ذكر اين حديث مى فرمايد: اين سخنى است كه همه پيامبران و علما و دانشمندان گفته اند.
2. «سَمَتْ» از ريشه «سمو» بر وزن «علو» و به معناى «علو» گرفته شده و در جمله بالا به معناى تسلط آمده است.
3. «نَزْوَة» از ريشه «نزو» بر وزن «نذر» به معناى پريدن بر چيزى است و به كارهاى ناگهانى اطلاق مى شود.
4. «الحَفيظَةِ» به معناى غضب است از ريشه «حفظ» به معناى نگهدارى و حراست گرفته شده، به اين دليل كه انسان را به نگهدارى چيزى (خواه به حق يا ناحق) وادار مى كند.
5. «واقِم» از ريشه «وَقْم» بر وزن «وقف» به معناى وادار كردن كسى بر كارى و غلبه نمودن است.
6. «قامِع» از ريشه «قمع» بر وزن «جمع» به معناى سركوب كردن گرفته شده است.